دوشنبه، مهر ۱۳، ۱۳۸۸

5

تو شركتي كه كار مي كردم يك اتوماسيون اداري كامل پياده شده بود و كلا سيستم paper less بود و همه كارها روي share point انجام مي شد و اونقدر اين پياده سازي قوي بود كه من نمونه اش رو جاي ديگه نديده بودم و تمام نامه هاي داخلي با outlook بود، حتي درخواست مرخصي و گزارش كار و ... و براي ايميل هاي خارجي هم شركت توسط small business ياهو براي هر كس يك ايميل ايجاد كرده بود كه هم از ياهو و هم از outlook قابل پيگيري بود . علاوه بر همه اينها چندين پارتيشن روي سرور اصلي تعريف شده بود كه هر كس بنا به سطح مسئوليتش به يك يا چند تا از اونها دسترسي داشت و يك پارتيشن هم براي هر كس درنظر گرفته شده بود كه اطلاعات شخصي خودش رو روي اون نگه داره و علاوه بر اينكه روي سرور بود كسي هم بهش دسترسي نداشت
از اونجايي كه كار اصلي من كنترل پروژه بود و علاوه بر اون روي ايزو كه شركت داشت پياده مي كرد نظارت داشتم و باز هم علاوه بر اون كارهاي آموزش منابع انساني رو هم انجام مي دادم ، سعي مي كردم همه اطلاعات رو ، طوري دسته بندي و مرتب كنم و روي سرور قرار بدم كه چيزي پيش خودم نباشه و اگر روزي كسي كاري با اين اطلاعات داشت راحت بهش دسترسي داشته باشه
چند روز پيش كه براي تسويه حساب رفتم ، مدير بخش پروژه ها گفت كه اگر اطلاعاتي روي درايو شخصي تون دارين كه مهمه لطفا به درايو پروژه ها منتقل كنين ... با اينكه مي دونستم چيزي نيست اما از همكارم خواهش كردم كه logoff كنه تا من بتونم با اكانت خودم وارد بشم . در اين حيص و بيس بوديم كه مدير IT از اتاقش داد زد كه شما ديگه اكانت ندارين ... ناراحت شدم چون اون حق نداشت اكانت منو پاك كنه بدون اينكه من اطلاعات شخصي ام رو برداشته باشم هر چند كه قبل از استعفا همه رو روي فلش ريخته بودم ... چيزي نگفتم و به مدير پروژه ها هم گفتم كه چيز خاصي نبوده و كمي راهنماييش كردم كه چطور اطلاعات روي درايو پروژه ها دسته بندي شده و چطور بايد استفاده كنه
وقتي برگشتم خونه و داشتم ايميلم رو چك مي كردم متوجه شدم كه ايميل شركتي ام هنوز فعاله و اتفاقا يك نامه هم از شركتي كه سمينارهاي مديريتي برگزار مي كرد داشتم و منم بي هيچ فكري نامه رو به روال سابق براي مدير عامل و منشي شركت فوروارد كردم و به خيال خودم اونها هم چقدر بايد سپاسگزار باشن كه من بدون اينكه وظيفه اي داشته باشم اين كار رو انجام دادم و ...
ديروز كه داشتم ايميل هام رو چك مي كردم متوجه شدم كه ايميل شركتي ام به كلي پاك شده و هر چي نامه هم داشتم همراه اون پاك شده ... ناراحت نشدم اما خنده ام گرفت از اينكه شركت با اون ابهت و بزرگي از من و ايميل من اونقدر ترسيده كه آش رو با جاش برده و ...
دلم برات سوخت آقاي مدير عامل كه همه رو مثل خودت مي بيني . برادر من ! اگر من اهل كاري بودم الان مي تونستم ازتون شكايت كنم كه برام بيمه بيكاري رد نكردين و مدير حقوقي اون روز مثل موش مي گفت كه قانون رو نمي دونسته و من ببخشمش و ...
من بخشيدم اما خوشحالم كه ديگه با شما و براي شما كار نمي كنم

۲ نظر:

  1. الو
    اينجا چطور ميشه خصوصي گذاشت؟

    پاسخحذف
  2. اولاً تبریک واسه اینکه دوباره شروع کردی به نوشتن، دوماً شدیداً تشویقت میکنم که مدیریت بخونی، سوماً چرا کارت مثل کار منه؟ دقیقاً عین خودم بوده کارت و وقتی خوندم چشمام گردالی شد.
    در نهایت امیدوارم موفق باشی

    پاسخحذف