یکشنبه، مهر ۱۲، ۱۳۸۸

4

مارشال يك دوستي داره كه اينجا اسمش رو مي ذارم سيد ! اين سيد معمولا شب جمعه ها يا جمعه ها مي آد خونه ما و سه تايي شامي مي خوريم و قليان و چاي و فيلمي هم اگر باشد دور هم مي بينيم و كمي صحبت كار و اين حرف ها ... سيد دوست خيلي قديمي مارشال است و قدمت دوستي شان به 17-18 سال مي رسد و براي من هم مثل يك برادر مهربان است ...
شب جمعه گذشته خانه خواهرم مهمان بوديم كه سيد زنگ زد به موبايل من (كلا چون مارشال هميشه يا خاموشه يا جواب نمي ده به من زنگ مي زنه ) و منم گفتم كه جمعه شب بيا و دور هم باشيم و اين حرف ها و قرار شد كه خبر بدهد ... تا ساعت 2 خانه خواهرم بوديم و تا برگشتيم و خوابيديم 3 بود و از آن طرف هم 11 بيدار شديم صبحانه و ناهار را يكي كرديم و قرمه سبزي مانده ديروز ظهرش را خورديم و من مشغول جمع آوري و نظافت خانه شدم كه شب سيد مي آيد آبرويمان نرود ... ساعت 4 بود كه جمع و جور كردنم تمام شد و به مارشال گفتم يك ساعتي مي خوابم و بعد جارو مي زنم و دوش مي گيرم و شام مي گذارم تا سيد بيايد ... بيدار كه شدم 6 گذشته بود... مارشال گفت آب قطع است ... به نگهبان ساختمان زنگ زدم گفت شايد تا فردا هم وصل نشود ... بايد مي رفتم دستشويي اما آب نبود ... حمام هم كه هيچي ... شام هم كه هيچي ... به مارشال گفتم زنگ بزن كه سيد نياد گفت زشته و خونه خوبه و خودت هم خوبي و شام هم كباب ميگيريم ... در همين حيص و بيس بوديم كه آب وصل شد و سيد زنگ زد كه نمي آد و مارشال هم گفت گشنمه !!
اسپاگتي درست كردم و جارو و حمام را حواله دادم به فردا و كنار مارشال به حالت دراز كش فيلم ديديم ... American beauty ... كه خيلي هم مزخرف بود و بعد هم خوابيديم ...
اين شد ماجراي اينكه من شنبه هم دلم خواست كه كمد ها را مرتب كنم و بعد جارو زدم و بعد هم دلم خواست همه كف خانه را با دستمال پاك كنم و ... بالاخره هم هنوز درس خواندن را شروع نكرده ام ! امروز هم همين جوري براي خودم چرخيده ام تا الان هنوز هيچي ... هيچ كي نمي دونست سنجد خوب كجا مي فروشن ؟؟
پ.ن : ما باور داريم كه مي توان به برگ هاي خزان زده درختان ،‌ زندگي دوباره بخشيد و در پاييز ، بهاران را به ارمغان آورد ...
بازارچه خيريه بنياد زينب كبري ،‌ ميعاد شما و بهاراني ديگر
زمان : پنج شنبه 30 مهر ماه و جمعه 1 آبان ماه از ساعت 10 الي 23
مكان : خيابان اقدسيه ،‌ كوچه نيلوفر ، پلاك 5 جديد
براي خيلي ها كامنت گذاشتم ... اين موسسه از بچه هاي بي سرپرست و بد سرپرست و زنان سرپرست خانوار حمايت مي كنه و بازارچه تنها راه درآمد اونهاست ... اگر تونستين شركت كنين

۱ نظر:

  1. سلام
    خوشحالم از اشنایی ات.کامنتت هر چند مرتبط نبود ولی خوب تایید رو گرفت.
    تا بعد...

    پاسخحذف